مشهدی حلما خانم
مدتها بود نیت کرده بودیم که به پابوس امام رضا بریم.....
بالاخره آقا طلبید و سعادت پیدا کردیم برای اولین بار دخترمونو ببریم مشهد......
روز چهارشنبه مورخ 19/5/93 ساعت 9 صبح به سمت مشهد پرواز داشتیم. از همین جا شیرین کاریهای خانم طلا شروع شد: <هباپیما کگ بالا اوووووووووووووووو > این تکیه کلام حلما خانم شده بود در طول سفر و تا به امروز......
وقتی رسیدیم ،به سمت هتل آرامیس حرکت کردیم. راستی مامان جون و خاله سمانه و خاله نرگس هم همراه ما بودن. بعد از چند ساعت استراحت آماده شدیم و به سمت حرم حرکت کردیم. خیلی دلمون برا حرم تنگ شده بود. لحظه ورود به حرم! چقدر هیجانی و زیبا بود. با این نیت که دخترمونو بیمه و کنیزه امام رضا کنیم وارد حرم شدیم. زیارت و نماز و دعا و خلاصه کلی حال کردیم و برای همه دعا.
چند روزی اونجا بودیم و نهایتا یکشنبه عمر سفرمون تموم شد و برگشتیم.
ایشالا که زیارت امام رضا روزی همه بشه.
تا مطلبی دیگر خدانگهدار